فرامرز پيلارام (١٣١٥- ١٣٦٢)
هنرمند مدرنیست ، نقاش ، طراح ، خطاط ،گرافیست ، مجسمه ساز ، استادیار دانشگاه علم و صنعت و از بنیانگذاران جنبش سقاخانه.
فرامرز پيلارام يكي از نمايندگان مكتب سقاخانه و در زمره نخستين كساني بود كه ويژگي ها و امكانات صوري خط نوشته و يا خوشنويسي سنتي را در نقاشي نوگراي ايراني آزموده است .
او پس از دوران دبيرستان در سال (١٣٣٦) در هنرستان هنرهاي زيباي پسران تهران تحت نظر شكوه رياضي آموزش ديد و همزمان با تحصيل در اداره آمار عمومي مشغول بكار شد و سپس در سال (١٣٣٩) موفق به دريافت درجه ديپلم در رشته نقاشي گرديد و در همين سال وارد دانشكده هنرهاي تزييني شد و در رشته هاي معماري داخلي و نقاشي هنر آموزي كرد. وي در سومين (١٣٤١)و چهارمين (١٣٤٣)بي ينال تهران برنده جايزه شد و درسال (١٣٤٢) يكي از آثارش توسط موزه هنر مدرن نيويورك خريداري شد.آثار او در نمايشگاه هاي متعدد در ايران و خارج از كشور ارائه شده است .او در سال (١٣٤٣) همراه با چند تن از هنرمندان تالار ايران (قندريز) را تاسيس كرد. وي در سال (١٣٤٥) موفق به دريافت درجه فوق ليسانس در رشته معماري داخلي و نقاشي تزئيني شد.
او در سال (١٣٤٦) همراه با استادان ميرخاني انجمن خوشنويسان ايران را تاسيس كرد و مدتي در آنجا بتدريس زمينه سازي و تركيب بندي خط پرداخت.
او از سالهاي (١٣٤٦) تا (١٣٤٨) در انستيتو تكنولوژي تهران به تدريس مجسمه سازي ، طراحي و نقاشي اشتغال داشت.
او در سال (١٣٥٠) براي مطالعه بيشتر در مورد نقاشي ،ليتوگرافي و انواع چاپ به فرانسه سفر كرد.
او از سالهاي (١٣٥١) تا (١٣٥٩) به سمت استاديار در دانشكده معماري دانشگاه علم و صنعت بتدريس طراحي پرداخت . پيلارام در سال (١٣٥٣) با هنرمنداني چون مرتضي مميز ، ماركو گريگوريان و چند تن ديگر گروه آزاد را تشكيل داد، اين گروه چهار سال فعاليت داشت و چندين نمايشگاه از آثار هنرمندان ايراني در شهرهاي مختلف دنيا برپا كرد.
پيلارام هنرمندي پركار بود و درك تجسمي قوي و دستي توانا داشت . او با مهارت تمام مي توانست هر گونه اثرپذيري را در شيوه هاي شخصي حل كند.در آثار اوليه اش به مدد مُهرزني ، زمينه اي كتيبه گونه براي صور هندسي ساده با نشانه هاي مذهبي ( چون عَلم ، پنجه و غيره ) ايجاد ميكرد.بعدها، پيلارام به خوشنويسي بخصوص نستعليق و شكسته نستعليق روي آورد و در اين عرصه، با بهره گيري از الگوي سنتي (سياه مشق) دست به تجربه هاي بسيار متنوعي زد.اين تجربه ها مشتمل بر انواع تركيب بنديها ي هندسي با بافت نگارشي ، طرح هاي خوشنويسانه ، سياه مشقهاي رنگين و ريتم هايي از حروف برجسته نمايي شده و متداخل در يكديگر بودند. او غالبا در نحوه سازماندهي عناصر به كيفيتي تزئيني دست ميافت و با كاربست رنگ طلايي بر اين كيفيت تاكيد ميكرد. پيلارام همچنين، دست به ساختن كنستروكسيون هاي چوبي با حروف سه بعدي زد كه محتملا ناشي از ضرورت تعديل جنبه تزئيني كارش بود.